اردیبهشت 1395
پسرهای نازنینم سلام نمی دونم چرا حس اومدن اینجا کم شده ولی خب سعی میکنم تا هرچیزی که یادم میاد رو بنویسم. پنجشنبه 2 اردیبهشت: با دوستامون رفتیم باغ گیاه شناسی و شما و دوستات کلی خوش گذروندید. عید دیدنی خونه ی عمو احمد که رفتیم شما لباسای زورو رو پوشیدی ولی بجای شمشیر تفنگ برداشتی. چهارشنبه 8 اردیبهشت با خانواده عمو فرید رفتیم شمال. بماند که من تو دستشویی بین راه گوشیمو جا گذاشتم و مجبور شدیم 90 کیلومتر برگردیم گوشیمو بیاریم. (خدا رو شکر که بود). و ماشین عمو فرید اگزوزش دچار مشکل شد ولی واقعا ب...
نویسنده :
مامان آرتین
15:04